search tajrobeye nejat سرچ تجربه نجات

آخرین مقالات

علف های هرز در ميان گندمها

اسلاید تجربه نجات tajrobeyenejat roshd تامالات روحانی

حكايت ديگري را كه مسيح براي ايشان گفت حكايت ارتباط ملكوت خدا به بشر استكه بذرهاي نيكو را در مزرعه كاشت ولي هنگاميكه خوابيده بود دشمن او آمده و تخم علفهاي هرز را در ميان گندمها كاشت و براه خود رفت. ولي هنگاميكه ساقه ها رشد نموده و خوشه آورد آنگاه علفهاي هرز نيز در ميان آنان رشد نمود. 
مزرعه اي كه مسيح از آن سخن بميان آورد جهان است. ولي بايد بدانيم كه اين مزرعه حاكي از كليساي مسيح در اين جهان است. اين تمثيل مشروح آن چيزي است كه وابسته به ملكوت خداست — كار نجات انسان و كاري كه از طريق كليسا كامل ميشود. بدرستي روح القدس به تمام جهان حلول كرده است ولي اين كليساست كه بايد رشد نموده و بعنوان انبار غله خدا پر شود. 
آنكسيكه بذرهاي نيكو كاشت فرزند خدا بود... بذرهاي خوب فرزندان ملكوت هستند ولي علفهاي هرز فرزندان شرير. دانه هاي خوب كساني هستند كه از كلام خدا يعني حقيقت متولد شده اند . علفهاي هرز طبقه اي هستند كه ثمره يا دربرگيرنده خطا و اشتباه و از اصول غلط و نادرست هستند. آن دشمني كه آنها را كاشت شرير است .نه خدا و نه فرشتگانش هرگز بذرهايي را كه علف هرز برويانند نميكارند. علفهاي هرز هميشه توسط شيطان كاشته ميشوند كه دشمن خدا و بشر است. در مشرق زمين انسانها گاهي اوقات از دشمن خود با كاشتن علفهايي در ميان مزارع كندم كه مانند گندم هستند انتقام ميگرفتند و اين علفها هنگامي كه رشد ميكردند شبيه گندم بودند. علفهاي هرز با گندم جوانه زده، رشد كرده و به محصول آسيب ميرساند و براي مالك مزرعه دچار دردسر و ضرر ميشدند. بنابراين از روي عناد با مسيح بود كه شيطان و شريران تخمهاي علف هرز را در ميان بذرهاي خوب ملكوت پراكندند. محصول كشت مسيح صفاتی خداگونه

دارند. كساني هستند كه به كليسا آورده ميشوند درحاليكه ذات مسيح را انكار ميكنند و با بدكاري خود سبب ميشوند كه خدا بي حرمت شده و كار نجات و رستگاري وي بد جلوه داده شده و جانها به مخاطره بيفتند. خادمان مسيح اندوهگين ميشوند هنگامي كه ميبينند كه ايمانداران حقيقي و كذاب در بين اعضاي كليسا مخلوط شده اند. خادمان راغب چيزي هستند كه كليسا را تطهير كند. آنان مانند خدمتكاران خانه آماده ريشه كن كردن علفهاي هرز هستند. ولي مسيح به آنان ميگويد:” ني . مبادا كه در حاليكه علفهاي هرز را ميكنيد گندمها را نيز از ريشه در آوريد. بگذاريد تا هر دو رشد نموده تا زمان درو و برداشت فرا رسد”. 


مسيح بطور آشكار ميگويد آنانيكه در گناه سماجت ميكنند بايد از كليسا جدا شوند وليكن او بما كار قضاوت در شخصيتها و انگيزه هاي افراد گناهكار را واگذار ننموده است. او از سرشت ما بخوبي آگاه است كه اين كار را بما بسپارد. كساني در كليسا هستند كه به فرض ما مسيحيان جعلي هستند و سعي در ريشه كن كردن آنان داريم و بايد بدانيم كه در اشتباه هستيم. اغلب به اشتباه به كسانيكه مسيح آنانرا بسوي خود جلب نموده با نوميدي نگاه ميكنيم. ما با اين جانها بر اساس قضاوت ناقص و نا كامل رفتار ميكنيم و آخرين اميد باقي مانده براي آنان را از بين ميبريم. بسياري از كساني كه فكر ميكنند مسيحي هستند سرانجام درخواهند يافت كه در ايمانشان نقصان وجود دارد. بسياري از مردم در بهشت خواهند بود كه فكر ميكردند كه همسايگانشان هرگز به بهشت وارد نخواهند شد. انسان از روي ظاهر قضاوت ميكند ولي خداوند باطن را ميبيند. علفهاي هرز و گندم هر دو با هم رشد ميكنند تا اينكه هنگام برداشت و درو فرا برسد. و برداشتن محصول پايان زمان همان آزمون نهايي ميباشد. 


در كلام منجي درسي ديگر وجود دارد و آن درس شگفت انگيز شكيبايي و محبت است. همانطور كه علفهاي هرز ريشه هاي خويش را بطور نزديكي با دانه هاي خوب در هم ميتنند بهمينگونه برادران كذاب در كليسا ممكن است كه خود را بطور نزديكي با مريدان حقيقي پيوند دهند. صفات واقعي اين ايمانداران متظاهر كاملا آشكار نميگردد. وقتي كه اين متظاهرين از كليسا جدا گردند ممكن است ديگران لغزش بخورند ولي بسياري استوار باقي خواهند ماند. 


تعليم اين حكايت تصويري از سر و كار داشتن انسانها و فرشتگان با خدا است. شيطان فريبكار است. وقتي كه او در آسمان گناه ورزيد حتي فرشتگان وفادار كاملا ذات او را تشخيص ندادند. بهمين علت است كه چرا خدا يكباره شيطان را نابود نكرد. اگر او چنين ميكرد فرشتگان مقدس، عدالت و محبت او را درك نميكردند. ترديد در خوبي و مهرباني خدا ميتوانست بعنوان تخم شرير باشد كه محصولي از ميوه تلخ گناه و پريشاني است. 


بنابراين از باني شرارت چشم پوشي شد تا اينكه كاملا صفات خويش را آشكار سازد. درميان اعصار، خداوند اندوه اعمال شرارتبار شرير را تحمل كرد. او هديه ازلي تپه جلجتا را ارزاني داشت. او علفهاي هرز را بيرون نكشيد مبادا كه خوشه هاي گرانبها نيز از ريشه در آيند. آيا ما نيز نبايد با همنوع خود مانند خدا با گذشت و با حوصله باشيم همانطور كه خداي آسمانها و زمين نسبت به شيطان تحمل و شكيبايي دارد؟ 


 جهان حق ترديد و تشكيك در حقيقت مسيحيت را ندارد چرا كه اعضاي نا لايقی در كليسا هستند و مسيحيان نبايد بخاطر اين برادران متظاهر و جاعل دلسرد بشوند. كليساي اوليه چگونه بود؟ انانياس و صفورا خود را به حواريون ملحق نمودند. افرادي تعميد گرفتند. داماس كه جزء ايمانداران محسوب ميشد پولس را رها كرد. يهوداي اسخريوطي جزو حواريون بود. آن رهايي دهنده نميخواهد حتي يك جان را از دست بدهد. تجربه او با يهودا ثبت گرديد تا نشان دهد كه او تا چه حد با طبيعت گناه آلود بشر صبور است و بما فرمان ميدهد كه شكيبا باشيم همانطور كه او شكيبا بود. او گفت كه برادران متظاهر و جاعل در كليسا تا زمان آخر خواهند بود. 


عليرغم هشدار مسيح بشر در تلاش ريشه كن كردن علفهاي هرز است. براي تنبيه كسانيكه بدكار انگاشته شده اند كليسا حق مراجعه به مراجع مدني را داشته است. آنانيكه با اصول تعليمي شكل گرفته فرق داشتند زنداني شده و تا حد مرگ شكنجه ميشدند و اين با انگيزه و تحريك بشري بود كه ادعا ميكرده تحت فرمان و مجوز مسيح اين چنين ميكند. ولي اين روح شيطان است و نه روح مسيح كه اين اعمال را تلقين مينمايد. اين روش و شگرد شيطان است كه دنيا را تحت تسلط خود در آورد. خداوند بطور غلط در كليسا معرفي شده است با اين روش كه با كساني برخورد كند كه مرتد انگاشته شده اند. 


نه قضاوت و محكوم كردن ديگران بلكه تواضع و بي اعتمادي به خويشتن مغرورجزو تعاليم مسيح است. نه هر كه در مزرعه كاشته شد بذر نيكوست.( نه هر كه سر بتراشد قلندري داند- حافظ(.واقعيت اينست كه افرادي كه در كليسا هستند اثبات كننده اين موضوع نيست كه مسيحي هستند. 


علفهاي هرز قبل از رسيده شدن خوشه شباهت به گندم داشتند. زماني كه فصل درو رسيد و خوشه ها همه طلايي شدند علفهاي هرز بي مصرف ديگر شباهتي به گندم نداشتند. گناهكاراني كه وانمود به پارسايي در كليسا مينمايند و با پيروان حقيقي مسيح مخلوط شده اند و با متشبه ساختن و تظاهر مسيحيان را فريب داده اند — در زمان برداشت محصول جهان شباهتي بين خوب و بد ديگر نخواهد بود. آنگاه كساني كه به كليسا پيوسته ولي به مسيح نپيوستند آشكار خواهند شد. 


علفهاي هرز اجازه داده شده اند تا در ميان گندمها رشد كنند و از تمام امتيازات نور خورشيد و باران استفاده كنند ولي در زمان درو ” خواهند ديد كه خدا با اشخاص خوب و بد با خدمتگزاران خود و آناني كه او را خدمت نميكنند چگونه رفتار ميكند”(ملاکی ۱۸:۳). مسيح خود تصميم خواهد گرفت كه چه كساني با خانواده آسماني ساكن گردند . او بشر را مطابق با كلام و اعمال او قضاوت خواهد كرد. اعتراف به مسيحي بودن بحساب نمي آيد. اين رفتار و كردار است كه عاقبت بخيري و يا بدي ببار مي آورد. 


مسيح به اين اشاره نميكند كه زماني همه علفهاي هرز به گندم تبديل شوند. تا پايان جهان گندم و علفهاي هرز تا زمان برداشت هر دو با هم رشد ميكنند. آنگاه علفهاي هرز دسته بندي شده تا سوزانده شوند و گندم در انبار غله خدا جمع آوري خواهد شد. و در آخر زمان نيز همينطور خواهد شد و مسيح فرشتگان خود را فرستاده تا هر چيزي را كه باعث لغزش ميشود و هر انسان بدكاري را از ملكوت خداوند جدا كنند و آنها را دركوره آتش بريزند و بسوزانند جايي كه گريه و فشار دندان بر دندان است.(متی ۱۳:۴۱_۴۲).

دیدگاه خود را بنویسید...

* برای فرستادن دیدگاه باید در سایت ثبت نام یا ورود کنید.

0 دیدگاه