search tajrobeye nejat سرچ تجربه نجات

آخرین مقالات

استعدادها قسمت سوم

اسلاید تجربه نجات tajrobeyenejat roshd تامالات روحانی

یک سکه(یک استعداد)

مردی كه یك سكه دریافت كرد”رفت و چاله ای كند و آنرا پنهان ساخت”.

این مرد آن كسی بود كه كمترین عطیه را داشت و استعداد خود را رشد نداد. به همه كسانی كه احساس میكنند كه كوچكی موهبت آنان به ایشان عذر و بهانه میدهد تا خود را از خدمت برای مسیح شانه خالی كنند هشدار داده شده است. اگر میتوانستند كارهای بزرگی انجام دهند چقدر مسرورانه آنرا میپذیرفتند ولی بخاطر اینكه میتوانند تنها در امور كوچكی خدمت كنند آنان حس میكنند كه باید خود را از انجام هیچ كاری مبرا سازند. با چنین حالتی آنان خطا میكنند. خداوند در توزیع عطایا شخصیت را محك میزند. مردی كه در رشد استعدادش غفلت ورزید ثابت كرد كه خدمتگزاری بی وفا و نا لایق است. اگر حتی پنج سكه نیز دریافت میكرد آنرا مانند یك سكه دفن میكرد. عدم استفاده از یك سكه نشان میدهد كه او عطیه آسمانی را حقیر شمرد.

اگر در كارهای كوچك درستكار باشید در كارهای بزرگ نیز درستكار خواهید بود و اگر در امور جزئی نادرست باشید درانجام وظایف بزرگ نیز نادرست خواهید بود”(لوقا ۱۰:۱۶). اهمیت چیزهای كوچك اغلب ناچیز شمرده میشود زیرا آنها كوچك هستند ولی آن چیزهای كوچك نظم دهنده زندگی خواهد بود. در زندگی مسیحی در واقع چیزی غیر اساسی و بی اهمیت و ناچیز وجود ندارد. بنای شخصیت در مخاطره است در حالیكه ما اهمیت چیزهای كوچك را ناچیز میشماریم.

كسی كه در چیزهای كوچك بی انصاف است در چیزهای بزرگ هم بی انصاف است”.با بدعهدی حتی در وظایف كوچك انسان از خالق خود از خدمتی كه بر عهده او گذاشته شده است سرقت میكند. این بدعهدی به او عكس العمل نشان خواهد داد او ازاستحصال فیض و قوت و نیروی شخصیت شكست میخورد كه میتواند از طریق تسلیم شدن به خدا بدست آید. با جدا زندگی كردن خود از مسیح او تحت سیطره شیطان قرار میگیرد و در كار برای مولای خویش خطا میورزد. بعلت اینكه او در چیز های كوچك با اصول درست هدایت نشده او در اطاعت از خدا در باره چیزهای بزرگ كه آنرا بعنوان كار خاص خود در نظر گرفته شكست میخورد. نقصهای برطرف نشده در رابطه با جزییات كوچك زندگی وارد امور مهمتر میشود. او به آن اصولی عمل میكند كه به آن خو و عادت داشته است. پس كارها از روی عادت تكرار میشود و عادتها از خصوصیات و صفات تكرار میشوند. و با شخصیت و صفات است كه سرنوشت ما برای زمان و برای ابدیت قطعی شده است.

تنها با خوش عهدی در چیزهای كوچك است كه جان میتواند آموخته شود تا با راستی و صداقت تحت مسئولیتهای بزرگتر عمل كند. خداوند دانیال و رفقای او را با مردان بزرگ بابل ارتباط داد كه این مردان كافر بتوانند با اصول دین حقیقی آشنا بشوند در . میانه قوم بت پرست، دانیال باید شخصیت و ذات خدا را معرفی میكرد. او چطورمی توانست شایسته چنین مقام عظمایی بشود كه مورد احترام و اعتماد قرار گیرد؟ این خوش عهدی او در چیزهای كوچك بود كه به همه زندگی او چهره بخشید. او خدا را در كوچكترین وظایف حرمت داد و خداوند با او همكاری كرد. خداوند به دانیال و “چنان درك و فهمی بخشید كه ایشان توانستند تمام علوم و حكمت آن زمان را بیاموزند. از این گذشته به دانیال توانایی تعبیر خوابها و رویاها را نیز عطا فرمود”(دانیال ۱:۱۷).

همانگونه كه خدا دانیال را فرا خواند تا شاهدی برای او در بابل باشد، همینطور نیز او مارا فرا میخواند تا شاهدان او در جهان امروز باشیم. در كوچكترین و همچنین بزرگترین امور زندگی او از ما میخواهد تا به انسانها اصول ملكوتش را آشكار كنیم.

مسیح در دوران زندگیش بر روی زمین درسی را بمنظور دقت به چیزهای كوچك تعلیم داد. كار بزرگ رهایی دایما بر جانش سنگینی میكرد. همچنانكه در حال تعلیم و شفا بود فشارهمه انرژیهای ذهن و جسم به منتهای درجه خود رسیده بود با اینحال او به چیزهای كوچك و جزئی در زندگی و طبیعت توجه مینمود. آموزنده ترین درسهای او آنهایی بودند كه با ساده ترین چیزهای طبیعت ، حقیقتهای بزرگ ملكوت خدا را بتصویرمی كشید. او از نیازهای متواضعانه خدمتگزاران خویش مضایقه ننمود. گوشهای او هر صدای نیازمندی را میشنید. وقتیكه آن زن بیمار و رنجور با ایمان و اعتماد در میانه جمعیت ردای او را لمس كرد او هشیار بود و به آن واكنش نشان داد. وقتی كه او دختر یاریوس را از مرگ قیام داد به والدینش یادآوری كرد كه او باید چیزی بخورد.

وقتی كه با قدرت مطلق خویش از قبر برخاست او گله اش را ملامت نكرد و با احتیاط كفن را در جای مناسبی قرار داد — همان جایی كه او را خوابانیده بودند.

كاری كه بعنوان فردی مسیحی از ما خواسته شده همكاری با برای نجات جانهاست. این همان كاری است كه ما با او عهد و پیمان بسته ایم تا آنرا انجام دهیم. غفلت و اهمال از كار اثبات بی وفایی نسبت به مسیح است. ولی بمنظور انجام این كار باید او را بعنوان الگوی وفاداری و ایمان و وظیفه شناسی در توجه به چیزهای كوچك پیروی كنیم. این راز توفیق در هر مسیر از تلاش و تاثیرگذاری مسیحیان است.

خداوند از امت خویش میخواهد تا به بالاترین قله ای دست یابیم تا اینكه او را با توانائیهایی كه به ما ارزانی داشته جلال دهیم. بواسطه فیض خدا همه تمهیدات آماده شده است تا آشكار كند كه نقشه و عملكرد ما از مادیگرایان دنیوی بهتر است. ما باید برتری خود را در هوش و فهم و مهارت و دانش نشان دهیم زیرا ما بخدا ایمان داریم با قدرت او بر قلبهای بشری كار میكنیم.

ولی آنانیكه موهبت عطایای زیادی را كسب نكرده اند لزومی ندارد تا نا امید و دلسرد شوند. آنان باید از هر آنچه كه دارند با ایمان استفاده و از آن نگهبانی كنند . و نقاط ضعف خصوصیات خود را جستجو كرده و با فیض الهی تا آنرا تقویت كنند. در هر كردار در زندگی باید ایمان را با وفاداری بهم بیامیزیم وآنرا پرورش دهیم. آن صفاتی كه ما را قادر خواهد ساخت تا كار را كامل كنیم. باید با عزم راسخ بر عادتهای بیهوده بی مبالاتی چیره شویم.

بسیاری فكر میكنند كه ادعای فراموشی بهانه ای كافی برای انجام خطاهای فاحش است. ولی آیا آنها و نیز دیگران دارای هوش ذهنی نیستند؟ پس باید ذهنهای خود را منضبط سازند تا حافظه شان بكار بیفتد. فراموش كردن گناه است، گناه بی دقتی و مسامحه كاری است. اگر خود را به غفلت و اهمال كاری عادت دهید از رستگاری جان خود غافل شده اید و سرانجام خواهید یافت كه برای ملكوت خدا آماده نیستید.

حقایق عالی و بزرگ باید در چیزهای كوچك آورده شود. دین باید با تكالیف كوچك روزانه زندگی اعمال شود. تحصیلات عالی و یافتن مهارت برای هر انسانی همانند اطاعت از مفاهیم كلام خداست.

بخاطر اینكه بعضی افراد مستقیما در برخی كارهای مذهبی مرتبط نیستند بسیاری احساس میكنند كه زندگی آنان بلا استفاده و بیفایده است و فكر میكنند كه هیچكاری برای پیشبرد كار ملكوت خدا انجام نمیدهند. اما این اشتباه است. شغل و حرفه ای كه الان آنرا انجام میدهید نیز مهم است و باید یك نفر آنرا انجام بدهد و بدین خاطر نباید خود را مقصر بدانید كه چرا كار مذهبی نمیكنید. ولی با كار صادقانه خود مذهب مسیح را انجام میدهید كه همانا درستكاری و صداقت است. بنابراین از وظایف محقر نباید چشم پوشی شود. هر كار صادقانه ای بركت است و خوش عهدی در كار میتواند مانند كارآموزی برای مسئولیتهای بزرگترباشد.

هر كاری هر چقدر هم اندك كه برای خدا كرده شود با تسلیم كامل نفس برای او بعنوان بزرگترین خدمت قابل پذیرش است. هیچ پیشكشی كه با رغبت و از جان و دل ارائه شود كوچك نیست.

هر كجا كه باشیم مسیح بما فرمان میدهد تا وظیفه ای را كه بعهده میگیریم معرف او باشد. اگر در خانه است با رغبت و شوق آنرا انجام دهید تا خانه را مكانی دلپسند كنید. اگر مادر هستید كودكان خود را برای مسیح تربیت كنید. براستی این كاری نیك برای خداست همانطور كه یك واعظ در منبر چنین میكند. اگر وظیفه شما در آشپزخانه است بدنبال این باشید كه آشپز خوب و كاملی باشید. غذا را طوری آماده كنید كه بهداشتی و مغذی و اشتها آور باشد. و همانطور كه بهترین مواد را برای درست كردن غذا بكار میبرید بیاد داشته باشید كه شما باید به ذهن خود نیز بهترین غذای فكر را بدهید. اگر این كار شماست تا در زمین كشاورزی كنید یا در هر كار و تجارتی خود را مشغول كنید در وظیفه كنونی خود توفیق حاصل كنید. فكر خود را در كار بگذارید. در همه كارهایتان معرف مسیح باشید. چنان كنید كه او در موقعیت شما چنین میكرد.

هر چقدر كه استعداد شما كوچك باشد خدا جایی برای شكوفایی آن دارد. اگر آن استعداد بطورخردمندانه بكارگرفته شود كار تعین شده به نحو احسن انجام خواهد شد.با وفاداری و خوش عهدی باید برای مسئولیتهای كوچك برنامه ریزی كنیم و خدا با برنامه ای كه برای ما دارد آن كار را توسعه خواهد داد. این كارهای كوچك ارزشمند ترین تاثیر را در كار او خواهند داشت.

گرچه نخ و سوزن ابزاری كوچك هستند ولی با گذشتن نخ ظریف از سوراخ كوچك سوزن است كه جامه های فاخر دوخته میشود. همه كارهای روزانه به رشد مسیحیان كمك خواهد كرد. و نگریستن و پیروی از مسیح ادامه خواهد یافت. محبت به مسیح در انجام وظایف نیروی حیاتی خواهد داد. پس از طریق استفاده درست از استعدادهایمان میتوانیم خود را با زنجیر طلایی به جهان ماوراء پیوند دهیم. این تطهیر واقعی است كه شامل عملكرد روزانه به وظایف از روی مسرت و خوشی در اطاعت كامل به اراده خداست.

ولی بسیاری از مسیحیان در انتظار مسئولیتهای بزرگ هستند. آنان بدلیل اینكه نمیتوانند جایی به اندازه كافی بزرگ بیابند تا جاه طلبی های خود را اغنا كنند، از اجرای وفادارانه به وظایف معمولی زندگی قصور كرده و شكست میخورند. كارهای كوچك و معمولی بنظرشان جالب نبوده و كسل كننده هستند. آنان هر روزه فرصتها را از دست میدهند برای اینكه نشان دهند به خدا وفادارند. در حالیكه منتظر بعضی كارهای بزرگ هستند زندگی بسرعت میگذرد و از دست می رود و اهداف آن انجام نشده بالنتیجه كار آن كامل نمیشود.

بازگرداندن سکه ها(استعدادها)

پس از مدتی طولانی ارباب از سفر برگشت و خدمتگزاران خود را برای پس دادن حساب فرا خواند”.”. وقتی خداوند از خدمتگزاران خود حساب بخواهد، باز پس دادن هر حساب بدقت موشكافی خواهد شد. كار انجام شده خصوصیات كارگر را آشكار میكند. كسانیكه پنج سكه و دو سكه دریافت كرده بودند حساب خود را با سود افزوده آن پس دادند.

با چنین كاری آنان چیزی برای خود نخواستند. استعدادهای آنان آنچیزهایی بود كه به آنان داده شده بود. آنان استعدادهای دیگری یافتند ولی بدون سرمایه گذاری هیچ عایدی نخواهد بود. آنان میبینند كه تنها وظیفه خود را انجام داده اند. سرمایه از آن خدا بود و سود و رشد آن نیز از آن خداست. اگر منجی محبت و فیض خود را به آنان ارزانی نداشته بود آنان برای جاودانگی و آخرت ورشكست میشدند.

ولی وقتیكه ارباب استعدادهای خود را بازیافت او پسندید و اجر كارگران را داد، گوئی كه آنان شایسته آن بودند. سیمای او مملو از خوشی و مسرت و رضامندی بود او . چنان سرشار از شادی بود كه میتوانست به آنان بركت ارزانی دارد. او برای هر خدمت و هر از خود گذشتگی كه از خود نشان دادند بآنان پاداش میدهد. نه بخاطر اینكه او به آنان مدیون است بلكه بخاطر اینكه قلب او سرشار از محبت و رافت است.

اربابش به او گفت آفرین تو خدمتگزار خوب و با وفایی هستی. چون در این مبلغ كم امانت خود را نشان دادی حالا مبلغ بیشتری بتو میدهم. بیا و در شادی من شریك شو.”

این صداقت و وفاداری نسبت بخداست. آن خدمت عاشقانه ای كه تایید الهی را بارمغان می آورد. هر خواسته روح القدس انسان را به نیكوئی و به خدا هدایت میكند كه در كتابهای آسمانی ثبت گردیده است و در روز بزرگ خدا كارگران بواسطه كسیكه او آنان را خلق كرده ستوده خواهد شد.

آنان به خوشی خداوند وارد خواهند شد همانطور كه در ملكوت او، كسانیرا میبینند كه بواسطه همیاری رستگار شده اند. و آنان رجحان خواهند داشت تا در كار او در آنجا شركت كنند زیرا شایستگی خود را بخاطر مشاركت در كار او در اینجا بدست آوردند. چیزی كه در آسمان خواهیم شد انعكاس آنچیزی است كه الان هستیم ، در خصلت ها و درخدمت مقدسانه. مسیح در باره خود گفت”فرزند انسان آمد تا خدمت كند و نه اینكه خدمت ببیند”(متی ۲۰:۲۸). این كار او هم در زمین بود وهم در آسمان. و اجر ما برای كار با مسیح در این جهان قوت عظیمتر و امتیاز وسیعتری از كار با او در جهانی است كه در انتظار آن هستیم.

آنگاه فرد آخر با یك سكه جلو آمد و گفت ای آقا میدانستم كه شما آنقدر مرد سختگیری هستید كه حتی از زمینی كه چیزی در آن نكاشته اید انتظار محصول دارید. پس از ترسم پولتان را زیر سنگ مخفی كردم تا مبادا از دست برود بفرمایید این هم پول شما”.

از اینرو انسانها بخاطر غفلت و اهمال از عطایای خدا عذر و بهانه می آورند. آنان بخدا مانند فردی سختگیر و ستمگر نگاه میكنند كه خطاهایشان را جستجو میكند تا آنان را داوری كند. آنان او را مطالبه كننده ای جبار میبینند كه هرگز چیزی نداده و به دروگری تشبیه میكنند كه هرگز نكاشته است ولی طلب محصول میكند.

بسیاری وجود دارند كه در قلبهایشان به خدا بمانند اربابی سختگیر حمله میكنند زیرا او دارایی آنان را در خدمتشان مطالبه میكند. ولی آیا میتوانیم برای خدا چیزی بیاوریم كه متعلق باو نیست؟ داود میگوید”همه چیز از طرف او آمده است و از چیزهایی كه متعلق باوست را باو باز میگردانیم”(اول تواریخ۲۹:۱۴). همه چیز متعلق بخداست نه تنها با خلقت بلكه با رهایی. همه بركاتی كه در این زندگی كنونی و اخروی بما واگذار شده با صلیب جلجتا مهر تایید خورده است. بنابر این اتهامی كه خدا ارباب سختگیری است و میخواهد چیزی را درو كند كه نكاشته غلط است.

ارباب اتهام خدمتكار نابكار خود را حاشا نكرد و غیر منصفانه نخواند ولی از اصول خودش استفاده كرد و باو نشان داد كه رفتار و انجام كار او بیهوده بوده و عذرو بهانه ای قابل پذیرش نیست. روشها و وسایل كار آماده شده بود كه بموجب آن استعداد میتوانست در جهت منافع مالك آن رشد و ترقی یابد. او گفت”ای آدم تنبل و بیهوده اگر تو میدانستی كه من آنقدر سختگیرم كه حتی از زمینی كه چیزی در آن نكاشته ام انتظار محصول دارم پس چرا پولم را لااقل نزد صرافان نگذاشتی تا بهره اش را بگیرم”.

پدر آسمانی ما از آن توانایی كه بما داده نه كم میخواهد و نه اینكه زیاد طلب میكند.او باری بر دوش خدمتگزاران خود نمیگذارد كه نتوانند آنرا حمل كنند.” خداوند از سرشت و فطرت ما آگاه است و میداند كه خاك هستیم”(مزامیر ۱۰۳:۱۴). همه چیزی كه او از ما میخواهد را ما بواسطه فیض الهی میتوانیم ارائه كنیم.

اما اگر كسی ندانسته عمل خلافی انجام دهد كمتر مجازات خواهد شد. به هر كه مسئولیت بزرگتری سپرده شود بازخواست بیشتری نیز از او بعمل خواهد آمد و نزد هر كه امانت بیشتری گذاشته شود مطالبه بیشتری نیز خواهد شد”(لوقا ۱۲:۴۸).ما میتوانیم بطور فردی مسئولیت انجام كاری كوچك تر از آنچه كه توانایی انجام آنرا داریم بپذیریم. خداوند با دقت هر احتمالی را برای خدمت میسنجد. توانائیهای بكار بردهدنشده و توانائیهای رشد كرده به یك اندازه بحساب آورده میشود. خداوند برای استفاده مناسب و درست استعداهایمان ما را مسئول و پاسخگو خواهد شناخت. ما میتوانیم داوری شویم مطابق با آنچه كه باید انجام میدادیم ولی انجام ندادیم زیرا توان خود را برای جلال خدا بكار نبردیم. حتی اگر جان خود را از دست ندهیم باید درك كنیم كه “داشتیم”ولی از آن بهره ای نبردیم و این زیان ابدی خواهد بود.

ولی وقتی خود را بطور كامل وقف خدا كنیم و در كار خود رهنمودهای او را دنبال كنیم او خود را برای انجام آن مسئول خواهد دانست. بنابراین او نمیخواهد ما نگران باشیم كه آیا موفق میشویم یا نه و باید به تلاشهایمان صادقانه ادامه بدهیم. حتی یكبار هم نباید فكر كنیم كه شكست خورده ایم. ما باید با كسیكه شكست را نمیشناسد همكاری كنیم.

ولی وقتی خود را بطور كامل وقف خدا كنیم و در كار خود رهنمودهای او را دنبال كنیم او خود را برای انجام آن مسئول خواهد دانست. بنابراین او نمیخواهد ما نگران باشیم كه آیا موفق میشویم یا نه و باید به تلاشهایمان صادقانه ادامه بدهیم. حتی یكبار هم نباید فكر كنیم كه شكست خورده ایم. ما باید با كسیكه شكست را نمیشناسد همكاری كنیم.

ما نباید از ضعف و ناتوانی خود صحبت كنیم. این بی اعتمادی آشكار بخدا و كلام اوست. وقتی كه بخاطر بار مسئولیت گله میكنیم یا از مسئولیتهایی كه او بر دوشمان گذارده طفره میرویم ، در واقع میگوئیم كه او ارباب سختگیری است كه طالب كاری است كه توان انجام آنرا بما نداده است.

ما اغلب ناچار میشویم تا روح خدمتگزار تنبل را افتادگی و تواضع بخوانیم. ولی افتادگی و فروتنی حقیقی كاملا متفاوت است. آراسته شدن با افتادگی و تواضع بدین معنی نیست كه كم هوش و كم خرد بوده و در اهداف ناكارا باشیم و در زندگی خود بزدل بوده از پذیرفتن بارها اجتناب كنیم مبادا كه در توفیق شكست بخوریم. تواضع واقعی با توكل كردن به قوت او اهداف خدا را كامل میكند.

خداوند با كسی كار میكند كه”بخواهد”و اراده داشته باشد. او گاهی اوقات حقیر ترین ابزار ها و وسایل را برای كارهای عظیم انتخاب میكند زیرا كه قدرت او از طریق ضعف انسان آشكار شده است. ما با معیار و استاندارد خود یك چیز را كوچك و یك چیز را بزرگ مینامیم. اما خدا بر اساس قواعد ما اندازه گیری نمیكند. قرار نیست آنچه كه در نظر ما بزرگ است در نظر خدا هم بزرگ باشد و آنچیزی كه بچشم ما كوچك می آید خدا نیز آنرا كوچك بشمارد. این بعهده ما نیست تا بر استعدادهایمان قضاوت كنیم و یا كارمان را خود انتخاب كنیم. ما باید بارهایی را برداریم كه خدا تعین نموده است و آنها را بخاطر او حمل كنیم و اگر حس كردیم كه ازعهده آن بر نمی آییم باید به خدا بگوئیم با. خوش قلبی و خدمت ما خداوند حرمت داده میشود. او وقتی كه وظایف خود را با سپاسگزاری بعهده میگیریم خشنود میشود و ما نیزخوشحال میشویم از اینكه شایسته و لایق شدیم تا با او كار كنیم.

سکه(استعداد)باز پس گرفته شد

حكم خدمتكار كاهل این بود:” پول این مرد را بگیرید و به آن كسی بدهید كه ده سكه دارد”.در اینجا بعنوان اجر كارگر وفادار نه تنها اجر داوری نهایی بلكه مرحله تدریجی مجازات در این زندگی نشان داده شده است. مانند طبیعت و همچنین در جهان روحانی هر توانی كه بكاربرده نشود زوال خواهد یافت. فعالیت، قانون زندگی است و بیهودگی و تنبلی مرگ است.” در واقع روح القدس بوسیله هر یك از ما قدرت خدا را جلوه گر میسازد تا از این راه كلیسا را تقویت نماید”(اول قرنتیان ۷:۱۲).

كسیكه كار خود را برای بركت دادن بدیگران بكار میگیرد عطایایش افزوده خواهد شد. كسانی كه بخود خدمت میكنند نقصان یافته و نهایتا كار از آنان گرفته میشود. كسیكه از سود دادن نسبت به آنچه كه دریافت كرده سر باز میزند سرانجام خواهد یافت كه هیچ چیز ندارد. او به مرحله ای قانع است كه مطمئنا تنزل یافته و نهایتا استعدادهای جان را ویران میسازد.

همه باید بدانند كه در خودخواهی نمیتوانند زندگی كنند و با خدمت بخود نیز نمیتوانند وارد خوشی خدای خود شوند. آنان نمیتوانند در خوشی محبت غیرخودخواهانه شركت كنند. آنان شایسته و لایق بارگاههای آسمانی نخواهند شد.آنان نمیتوانند قدر فضای خالص محبتی كه آسمان را پر كرده است را بدانند. صداهای فرشتگان و موسیقی چنگ نمیتواند آنان را قانع نماید. در ذهن آنان درك آسمان بیش از یك معما نیست.

در روز بزرگ داوری كسانیكه برای مسیح كار نكرده اند، آنانیكه بی مقصد براه خود رفته اند و مسئولیتی تقبل نكرده اند و بخودشان فكر میكنند و خود را خشنود میسازند در محكمه در جایی قرار خواهند گرفت كه شریر قرار دارد. محكومیت آنان مشابه خواهد بود.

بسیاری كه اقرار كرده كه مسیحی اند از خواسته خدا غفلت میورزند. و با اینحال احساس نمیكنند كه هیچ چیز اشتباهی وجود ندارد. آنان میدانند كه كفر گویان، قاتلان و زناكاران شایسته مجازاتند. اما آنان از خدمات مذهبی لذت میبرند. آنان دوست دارند تا موعظه انجیل را بشنوند و بنابر این خیال میكنند كه مسیحی اند. گرچه زندگی خود را صرف توجه و مراقبت ازخود كرده اند وقتی مانند خدمتگزار بی وفای حكایت حكم خود را بشنوند شگفت زده خواهند شد كه میگوید:” سكه را از او بگیرید.” آنان مانند یهودیان در لذت از بركاتشان به خطا رفتند زیرا كه باید از آن بركات در راه خدا وبرای بندگان خدا استفاده میكردند.

بسیاری از كسانی كه از تلاشهای مسیحیانه اعتذار نمودند ادعا میكنند كه درانجام كار ناتوان هستند. ولی آیا خدا آنان را ناتوان ساخته است؟ نه هرگز! این ناتوانی با غیرفعال بودن خودشان ایجاد گردیده و با انتخاب عمدی خودشان دائمی شده است. هم اكنون آنان نتیجه محكومیت را درك میكنند:” سكه را ازاو بگیرید.” عدم استفاده از استعداد ها روح القدس را كه تنها نور هدایت است را از آنان خواهد راند. محكومیت او چنین بود:” حالا این خدمتگزار را كه بدرد هیچ كاری نمیخورد بگیرید و در تاریكی بیندازید تا در آنجا از شدت گریه دندانهایش را برهم بفشارد”.

دیدگاه خود را بنویسید...

* برای فرستادن دیدگاه باید در سایت ثبت نام یا ورود کنید.

1 دیدگاه

Multipurpose

خدا بهتون برکت بده و ممنون به خاطر مطالب عالی و پر برکت ✝️✝️

3 years ago