search tajrobeye nejat سرچ تجربه نجات

آخرین مقالات

شادمانی در خداوند

اسلاید تجربه نجات tajrobeyenejat roshd تامالات روحانی

فرزندان خداوند برای معرفی مسیح و نشان دادن فیض و رحمت آفریدگار جهان فراخوانده شده اند. عیسی، ذات و شخصیت واقعی خداوند را برای ما آشکار کرد. اکنون وظیفه ماست که محبت و شخصیت مسیح را برای گمشدگان و بی خبران آشکار کنیم. عیسی در پیشگاه پدر آسمانی اینگونه دعا کرد:“همانطور که تو مرا به این جهان فرستادی، من نیز ایشان را میان مردم می فرستم... و مردم دنیا بدانند که تو مرا فرستاده ای و بفهمند که ایشان را دوست داری، به همان اندازه که مرا دوست داری ” (یوحنا 17 آیات 18 و 23). پولس به شاگردان مسیح می گوید: “ همه می توانند ببینند که شما نامه مسیح هستید، نامه ای که ما نوشته ایم، نه با قلم و جوهر، بلکه بوسیله روح خدای زنده، و نه روی لوح سنگی، بلکه بر دل انسان ” ( دوم قرنتیان 3 آیه 2). تمامی فرزندان مسیح مانند نامه هایی هستند که به دنیا فرستاده شده اند. اگر پیروان مسیخ هستیم، او ما را به شکل نامه هایی به خانواده هایمان و محل زندگی مان می فرستد. عیسی که با ما و در ما ساکن است، دوست دارد بوسیله ما با افرادی که او را نمی شناسند، گفتگو کند. شاید این افراد کتاب مقدس را مطالعه نمی کنند و ندای خداوند را که از طریق کلامش می هواهد با ایشان سخن بگوید، نمی شنوند. اگر نمای ندگان راستین مسیح هستیم، باید به این افراد کمکم کنیم تا عیسی و حقیقت او را ببینند و عدالت و نیکویی او را در ک کنند. آنگاه ایشان نیز به مسیح، عشق ورزیده و در راه او خدمت کنند.

 مومنین به مسیح مشعل داران راه ملکوت هستند و ماموریتدارند تا نور مسیح را به این جهان بتاباند. آنها باید با شیوه زندگی و نوع رفتار خود، محبت و خدمت مسیح را به دیگران بیاموزند. زمانی می توانیم نماینده واقعی مسیح باشیم، که دیگران در خدمت

ما  به مسیح، شادی و نشاط حقیقی را احساس کنند. مسیحیانی که دائما غمگین بوده و در حال شکوه و شکایت هستند، الگوی غلطی در مورد خداوند و زندگی روحانی برای دیگران ترسیم می کنند. چنین ایمان دارانی سبب می شوند که در ذهن و فکر افراد این تصور بوجود آید، که خداوند از شادی و خوشبختی فرزندان خویش خشنود نمی گردد. چنین ذهنیتی است که موجب می شود، افراد درباره پدر آسمانی تصورات غلط و دور از واقعیتی داشته باشند.

 

 شیطان علاقه مند است که در دل فرزندان خدا، شک و تردید ایجاد کند. تردید ما نسبت به نقشه نجات خداوند و بی اعتمادی ما نسبت به آفریدگار جهان شیطان را خشنود می سازد. شیطان همواره تلاش می کند مارا متقاعد سازد که خداوند هیچگونه خیریتی برای ما نخواسته، بلکه می خواهد دائما در رنج و عذاب باشیم. او دائما به ما دروغ گفته و افکار ما ار نسبت به خداوند از ریا و دروغ پر می کند. شیطان از ما انتظار دارد بجای ایمان داشتن به نیکویی و رحمت خداوند، دروغ های او را باور رکده و اعتماد و توکل خود را نسبت به آفریدگار جهان از دست بدهیم. او سعی می کند زندگی ایمان دار را تاریک و پر درد و رنج نشان داده و با ایمان زیستن را بسیار مشکل جلوه دهد. به همین شکل، اگر یک فرد مومن به مسیح، زندگی و خدمت در راه خداوند را مشکل تلقی کند، ناخواسته دروغهای شیطان را تایید می کند. 

 

بسیاری از مردم، دائما به خطاهایی که در طول زندگی خود مرتکب شده می اندیشند، از شکست ها و یاس و دلسردی سخن می گویند. دلهایشان سرشار از اندوه و افسردگی است. هنگامیکه در اروپا بودم، خواهری با مشکلات نامبرده بالا، مرتبا برای من نامه می نوشت. او نیز به خطاها و شکست های زندگی خود اندیشیده و بسیار افسرده بود. وی از من انتظار داشت برایش سخنانی امید بخش و دلگرم کننده بگویم. یک شب بعد از خواندن نامه او، رویایی دیدم. در باغی بودم و شخصی که بنظر می رسید صاحب باغ باشد، مرا در مسیر باغ راهنمایی می کرد. من مشغول چیدن و جمع آوری گلها و لذت بردن از عطر گلها بودم، لحظه ای بعد این خواهر که در کنار من قدم می زد، مرا صدا کرده و توجه مرا به نسترنهایی پر از خار بوده و جلوی راهش را سد کرده بودند، جلب کرد. این خواهر در حالیکه با اندوه بسیار مشغول گریه کردن بود، در میان خارها افتاده و فریاد می زد: “ در چنین باغ زیبایی، وجود این خارها چقدر تاسف آور است”. سپس صاحب باغ به او گفت: “ خارها را به حال خود بگذار، زیرا که تو را مجروح خواهند کرد. گلهای رز و سوسن و میخک را جمع آوری کن.”  

 

بیایید به روز ها و لحظه های روشنی که در زندگی داشته ایم بیاندیشیم. آیا در زندگی شما لحظاتی که قلبتاد در پاسخ به ندای روح خدا تپیده باشد، وجود ندارد؟ آیا در گذشته ما، هی چلحظه های شادی وجود ندارد؟ آیا وعده های خداوند همان گلهایی که بر سر راه ما می روند، نیستند؟ چرا اجازه نمی دهیم زیبایی و لطافت این گلها قلب های ما را سرشار از شادی کنند؟ خارها باعث جراحت شده و ما را دچار افسردگی و نا امیدی می کنند. اگر خارها را جمع آوری کرده و به دیگران بدهیم، از رحمت و نیکویی خداوند دور شده و موجب دور شدن اطرافیان خود از مسیر حیات خواهیم شد. از یادآوری اشتباهات گذشته دوری کنیم. از خطاهایی که در گذشته مرتکب شده ایم، سخن نگوییم و برای آنها سوگواری نکنیم، در غیر این صورت پس از مدتی شکست خواهیم خورد و تمامی امید خود را از دست خواهیم داد. و تنها چیزی که خواهیم دید، تاریکی است که اطرافمان را فرا گرفته است. با این کار، جهان را از نور روشنی خداوند محروم کرده و بر سر راه دیگران نیز سایه تاریکی و ظلمت خواهیم گسترد. خداوند را به تمامی برکاتش شکرگذار باشیم. ربای تصویر روشنی که به ما نشان داده، سپاس گذار باشیم. بیایید برکات او را که از محبت بیکرانش سرچشمه می گیرد، به یاد داشته باشیم: پسر خدا، تخت پدر را ترک کرده و جامه الوهیت را با جسم انسانی متحد می کند. تا انسانیت را از تسلط شیطان نجات دهد. با پیروزی او درهای آسمان به روی انسان گشوده می شود، تا برای انسان فروتنی عیسی که خود را از جلال و الوهیت خالی کرد، آشکار گردد. انسانی که در گناه سقوط کرده و محکوم به نابودی بود، به محبت بیکران الهی و آغوش خداوند بازگشته و لباس عدالت مسیح را پوشید. اینها تصاویری هستند که خداوند بما نشان می دهد تا محبت او را درک کرده و به او توکل کنیم.  

 

هنگامیکه نسبت به محبت خداوند دچار شک و تردید شده و به وعده های او بی اعتماد می شویم، به او بی احترامی کرده و روح القدس را محزون می کنیم. یک مادر، اگر فرزندان او دائما از وی گله و شکایت کنند، چه احساسی خواهد داشت؟ بویژه زمانی که این مادر هیچگونه رفتار بدی نسبت به ایشان نکرده باشد. مادری که زندگی اش را وقف مواظبت و نگهداری از آنان نموده است. تردید فرزندان نسبت به محبت مادر، قلب وی را جریحه دار خواهد کرد. آیا والدین از فرزندان خود توقع چنین رفتاری را دارند؟وقتی نسبت به محبت پدر آسمانی خود بی اعتماد می شویم، در مورد ما چگونه رفتار خواهد کرد؟ محبتی که موجب شد تا یگانه فرزند خود را بدهد تا ما حیات جاودانی بیابیم. یکی از رسولان مسیح می نویسد، “ او که پسر یگانه خود را دریغ نداشت، بلکه او را در راه جمیع ما تسلیم نمود، چگونه با وی همه چیز را به ما نخواهد بخشید. ” (رومیان باب 8 آیه 32) و هنوز افرادی هستند که نه با حرف، بلکه با اعمالشان می گویند “ خداوند این کار را به خاطر من انجام نداد، ممکن است او دیگران را دوست داشته باشد، اما مرا دوست ندارد.” 

 

 این نوع تفکر به روح و جسم شما آسیب می رساند. هر سخن تردید آمیز، دعوتی است از شیطان و بمنزله پذیرش وسوسه های اوست. هنگامیکه شیطان ما را وسوسه می کند از گفتن سخنان تردید آمیز امتناع کنیم. اگر در را بروی شیطان بگشاییم، او افکار ما ار از پرسشهای تردید آمیز سرشار خواهد کرد و با ایجاد شک و بی اعتمادی، به ما آسیب خواهد رساند. هر سخن تردید آمیز مانند دانه ای است سمی که در زمین می کاریم، و ثمره آن در زندگی ما و دیگران اثرات تخریبی بسیاری ببار خواهد آورد. اثراتی که خنثی کردن آن در بسیاری از موارد،غیر ممکن خواهد بود. شاید خود قادر باشیم پس از چندی از وسوسه های شیطان رهایی یابیم، اما دیگران که بواسطه ما دچار شک و بی ایمانی شده اند، ممکن است نتوانند خلاصی یابند. کلام ما در تقویت ایمان دیگران بسیار با اهمیت است. گزارشی که درباره پدر آسمانی خود به این جهان می دهیم، همواره بوسیله فرشتگان آسمان تعقیب و پیگیری می شوند. بکوشیم تا سخنان ما درباره او باشد، که در حضور پدر ایستاده و قادر است برای ما شفاعت کند. هنگامیکه دست دوستی را می گیریم، حمد و ستایش خداوند بر لبهایمان باشد، پرستش ما می تواند دوستانمان را به آغوش عیسی باز گرداند.

 

در زندگی همه ما، مشکلات، افسردگی ها، دلتنگی و و سوسه وجود دارد. مشکلات خود را نه به انسان، بلکه از طریق دعا کردن به خداوند بگویید. تصمیم بگیرید که هرگز کلامی تردید آمیز و دلسرد کننده بر زبان نیاورید، تا بتوانید در دست خداوند وسیله ای باشید برای نجات زندگی دیگران و کلام دلگرم کننده و پر از امید شما، به دیگران قوت بخشد. 

 

 افرادی وجود دارند که در مبارزه با قدرت شریر، خسته و مایوس گشته، در لبه پرتگاه سقوط ایستاده اند. به جای مایوس کردن این افراد، با ایشان ازکلام محبت و امید سخن بگویید، آنها را تشویق کنید. آنگاه نور مسیح بواسطه اعمال شما آشکار خواهد شد، “ زیرا هیچ یک از ما به خود زیست نمی کند.” (رومیان باب 14 آیه 7) گاهی اوقات بدون اینکه آگاه باشیم، ممکن است با سخنان و رفتارمان دیگران را تشویق کرده و یا بالعکس باعث نا امیدی و دور شدن ایشان از مسیح گردیم. 

 

بسیاری درباره زندگی و شخصیت مسیح، دارای تفکر و برداشتی غلط می باشند. آنان تصور می کنند که او شاد و صمیمی نبوده، بلکه سرد و عبوس، و سخت گیر و اندوهگین بود. اغلب گفته می شود که عیسی می گریسته و هرگز لبخندی بر لبهایش دیده نشده است. منجی ما براستی انسانی دردمند بود، او مفهوم اندوه و درد انسانی را درک می کرد، زیرا قلب خود را بر روی اندوه تمامی بشر گشوده بود. اگر چه زندگی او در سایه درد و از خود گذشتگی بود، روح او هرگز افسرده و اندوهگین نبود. در سیمای او آرامش و شادی آشکار بود. قلب او چشمه حیات بوده و به هر جا که قدم می گذاشت، آرامش، سلامتی، شادی و خوشبختی به همراه داشت.  

 

منجی آن جهان، در مقابل رنجهای عمیق انسانی بسیار جدی و سخت گیر بود و این مفهوم افسرده بودن یا عبوس بودن وی نیست. پیروان او نیز باید همانند او رفتار کنند. کسانی که از او پیروی می کنند، مفهوم عمیق مسئولیت های فردی را درک می کنند، از نادانی و بی مبالاتی دوری می جویند. صلح، شادی و سلامتی را که عیسی به ایشان عطا کرده، چون چشمه هایی روان در زندگی دیگران جاری می شود. آرامشی را که او عطا می کند، خوشبختی راستین و لبخند پیروزی را به همراه دارد. مسیح نیامد تا مخدوم شود، بلکه خادم گردد. او آمد تا بشریت را نجات دهد. هنگامیکه محبت او در دلهای ما باشد، قادر خواهیم بود از الگوی او پیروی کنیم. 

 

اگر دائما به رفتار بد دیگران توجه کنیم، نمی توانیم آنطور که مسیح ما را محبت کرد، ما نیز به ایشان محبت کنیم. اگر به عشق خارق العاده مسیح نسبت به آدمی بیاندیشیم، روح او در ما نیز آشکار خواهد شد. با محبت عیسی می توانیم از خطاهای یکدیگر چشم پوشی کرده و بجای داوری کردن، یکدیگر را محبت نماییم. تحمل خطاهای دیگران می تواند به ما کمک کند تا بر خودخواهی خویش غلبه یافته و به انسانی خوش قلب و مهربان مبدل گردیم. 

 

داوود در مزامیر می گوید:“ به خداتوکل نما و نیکویی کن تا در زمین خود در کمال امنیت زندگی کنی” (مزامیر 37 آیه 3). هر روز، مشکلات و نگرانی های خاص خود را دارد. هنگامی که دوستان خود را ملاقات می کنیم، عموما از مشکلات خود سخن می گوییم. با یادآوری مشکلات، ترس و نگرانی ما را فرا می گیرد و اینگونه سخن گفتن، در دل افراد پیرامون ما نسبت به خدایی که سرشار از فیض و محبت بوده و با اشتیاق منتظر شنیدن دعاهای ماست، ایجاد شک و بی اعتمادی می کنیم. با اینگونه تفکر، به آفریدگار جهان که هر لحظه برای کمک به ما آماده است، بی احترامی می نماییم.

 

 برخی افراد، دائما در ترس زندگی کرده و غرق در مشکلات خود هستند. محبت خداوند هر روز ایشان را احاطه می کند، با این حال از برکات خداوند غافل بوده و آنرا نمی بینند. نگاه به آینده، وجودشان را از ترس لبریز کرده و با مشاهده کوچکترین مشکلی دچار نگرانی می شوند و به خاطر همین نگرانی ها ، قادر نیستند برای برکاتی که در زندگی خود دریافت می کنند، خداوند را شکر و سپاس گویند. در مشگلات بجای نزدیک شدن به خداوند، از او دور می شوند. آیا باید نسبت به خداوند دچار تردید و بی اعتمادی شویم؟ عیسی دوست ماست، آنچه که بر ما واقع می شود، توجه تمامی موجودات آسمانی را به خود جلب می کند. اجازه ندهیم اتفاقات و نگرانی های روزمره ما را به انسانهایی ترسو و بی ایمان تبدیل کند. در این جهان همواره مسائلی وجود دارد که ما را نگران و ناراحت می کنند. نگران بودن و ترس از مشکلات هیچ کمکی به ما نمی کند. 

 

ممکن است در مورد کار خود نگران بوده و دور نمای زندگی خود را تیره و تار ببینیم. ممکن است با تصور شکست در آینده، دچار ترس و ناامیدی شویم. نباید امید خود را از دست داده، بلکه نگرانی و ترس خود را به اراده خداوند بسپاریم. از خداوند بخواهیم که مشکلات ما را حل کرده و دعا از او بطلبیم که نیازهای زندگی ما را تامین کرده، و برای رسیدن به بهترین نتیجه به تلاش خود ادامه دهیم. عیسی به ما وعده یاری داده است، اما او انتظار دارد، ما نیز به وظایف خود عمل کرده و با امیدواری به تلاش خود ادامه دهیم. آنگاه که با کمک خداوند موفق می شویم، با شادی و حمد، نتایج تلاش خود را دریافت خواهیم کرد.  

 

نگرانی و ترس دوستداران خداوند در اراده او نیست، اما خداوند ما را فریب نمیدهد و سخنان ناراست نمی گوید. او به ما نمی گوید :“ که نترسید، چونکه هیچ خطری در مسیرتان وجود ندارد.” او از خاطرات و تجارب سختی که در مسیر زندگی ما وجود دارند، آگاه است. خداوند همه اینها را به روشنی به ما می گوید و ما را در برخوردن با این خاطرات یاری خواهد نمود. نقشه خدا این نیست که ایمانداران خود را از این دنیای آلوده به گناه و شریر، خارج کند. اما او به ما می آموزد که در مبارزه با مشکلات و خطرات این دنیا، به او توسل جوییم. او که پناهگاه ماست. عیسی، در دعا برای شاگردان خود می گوید:“ نمی خواهم که ایشان را از این جهان بیرون ببری، بلکه می خواهم آنان را از قدرت شیطان حفظ کنی” ( یوحنا 17 آیه 15). و در جایی دیگر می گوید : “ این چیزها را گفتم تا خیالتان آسوده باشد. در این دنیا با مشکلات و زحمات فراوان روبرو خواهید شد، با این حال شجاع باشید، چون من بر دنیا پیروز شده ام” ( یوحنا 16 آیه 33).  

 

عیسی در موعظه بالای کوه به شاگردان خود میزان اهمیت توکل به خداوند به شکل بسیار ارزشمندی تعلیم داد. این تعالیم و اندرزها، امروز نیز برای کمک به فرزندان خداوند، می توانند به کار گرفته شوند. خداوند، درست بودن این تعالیم را تا به امروز با اعطای آرامش و سلامتی به فرزندان خویش، به اثبات رسانده است. نجات دهنده این جهان، در مورد پرندگان آسمان نیز سخن گفته است پرندگانی که نگران هیچ چیز نبوده، و با شادی مشغول ستایش و حمد آفریدگار این جهان هستند، “ به پرندگان نگاه کنید، غصه ندارند که چه بخورند. نه می کاردند و نه درو می کنند، ولی پدر آسمانی شما خوراک آنها را فراهم میسازد. آیا شما برای خداوند بیشتر از این پرندگان ارزش ندارید؟” ( متی 6 آیه 26)    

 

آفریگار جهان با گشاده دستی نیازهای مخلوقات خود را برآورده می کند. او به فکر پرندگان آسمان نیز می باشد، او دانه ها را در دهان پرندگان نمی گذارد، اما تمامی نیازهای آنها را تامین می کند. پرندگان نیز باید تلاش کنند، تلاش برای جمع آوری دانه، ساختن آشیانه و محافظت از آن و تغذیه جوجه ها، وظیفه آنهاست. پرندگان در حالیکه مشغول جمع آوری دانه هستند، خداوند را با سرودهای شادی ستایش می کنند، زیرا “ پدر آسمانی ما، خوراک ایشان را فراهم می سازد” آیا ما از این پرندگان با ارزش تر نیستیم؟ آیا خدایی که ما را آفرید و به ما حیات بخشید، به فکر ما نیست؟ اگر به خداوند توکل کنیم، تنها اوست که می تواند تمامی احتیاجات ما را برآورده کند.

 

«و چرا برای پوشاک نگرانید؟ سوسنهای صحرا را بنگرید که چگونه نمو می‌کنند؛ نه زحمت می‌کشند و نه می‌ریسند. به شما می‌گویم که حتی سلیمان نیز با همۀ شکوه و جلالش همچون یکی از آنها آراسته نشد. پس اگر خدا علف صحرا را که امروز هست و فردا در تنور افکنده می‌شود، این‌چنین می‌پوشانَد، آیا شما را، ای سست‌ایمانان، به‌مراتب بهتر نخواهد پوشانید؟ (متی باب 6 آیات 28 تا سی) 

 

خداوند هنرمندانه گلهای صحرا را نقاشی کرده و آنها را به رنگهای زیبایی آراسته است. بعضی از این گلها عمری یک روزه دارند، اما خداوند آنها را نیز به شکل عالی و بینظیری خلق می کند. خدایی که انسان را به شباهت خویش آفرید، بیشتر از این گلها به انسان توجه می کند. عیسی با پندها و اندرزهای خود به ما تعلیم می دهد که نگران نباشیم، شک و تردید و بی ایمانی به خود راه ندهیم.

 

خداوند می خواهد فرزندانش در خوشبختی و آرامش زندگی کنند، از او اطاعت کرده و به او توکل داشته باشند. عیسی می گوید :“ من هدیه ای نزد شما می گذارم و می روم، این هدیه، آرامش فکر و دل است. آرامشی که من به شما می دهم، مانند آرامش دنیا، بی دوام و زود گذر نیست، پس آسوده خاطر باشید و نترسید“. ” این را گفتم تا شما نیز از شادی لبریز شوید، بلی، تا سرشار از خوشی گردید” ( یوحنا 14 آیه 27 و 15 آیه 11) 

 

شادی ناشی از خود خواهی، موقتی و زود گذر است. فرد خودخواه همواره دچار اندوه و تنهایی است. تنها در خدمت به خداوند شادی دائمی و ابدی وجود دارد. ایمان داران مسیح هرجا که بروند، بدون پیشوا نخواهند ماند و لزومی ندارد که بخاطر اعمال بد گذشته، نگران باشند. تنها با تفکر به شادیهای آسمانی است که می توانیم بر دلتنگیهای این دنیا پیروز شویم. 

 

مسیحیان در این جهان نیز با سخن گفتن و مشارکت درباره مسیح، شادی و آرامش خواهند یافت، زیرا نور مسیح به آنان تعلق دارد و هر گامی که در زندگی بر می دارند، ایشان را به مسیح نزدیکتر می کند و بیشتر از هر زمانی شریک محبت وی خواهند بود، هر گامی که بر می دارند به راه صلح و آرامش نزدیک تر می شوند. ایمان و توکلمان را به خداوند از دست ندهیم. در ایمان و توکل به خداوند، محکم و استوار بوده وبیشتر از هر زمانی امیدوار باشیم “ تا بحال خداوند ما را کمک کرده است و برای همیشه ما را یاری خواهد داد” (اول سموئیل 7 آیه 12) اعمال خداوند را در آرامشی که به ما اعطا کرده و ما را از دست دشمنانمان نجات داده، همواره بیاد آوریم. فیض رایگان او را همواره در افکارمان تازه کنیم. به او بیاندیشیم که اشکهای ما را پاک کرده و ما را از درد و رنج نجات داد. به او که ترس و نگرانی های ما را برداشت و تمامی احتیاجات ما را برطرف نمود. تفکر و تعمق در برکتهایی که خداوند به ما اعطا کرده می تواند در ادامه راه زندگی، در برخورد با مشکلات و مصائب، ما را قوی و استوار سازد. پیش از رسیدن زمان آخر و پایان کار جهان، به آینده بیاندیشیم. با تفکر درباره آینده به گذشته نیز نگاهی بیاندازیم و بگوییم، “ شهرهایش با دروازه های آهنین محصور شود، و تا وقتی زنده است از قدرتش کاسته نگردد” (تثنیه 33 آیه 25). هیچ تجربه ای نیست که نتوانیم با قدرت خداوند بر آن غالب آییم. وظایفی را که خداوند به ما محول کرده، با تمامی وجود انجام دهیم و به قدرت خویش ایمان داشته باشیم.

 

روزی دروازه های آسمان یکی پس از دیگری برای پذیرش فرزندان خداوند گشوده خواهند شد و پادشاه جلال زیباترین سرود را در گوش فرزندان خود خواهد سرایید، که “ آنگاه به عنوان پادشاه، به کسانی که در طرف راست من قرار دارند، خواهم گفت: بیایید ای عزیزان! بیایید تا شما را در برکات ملکوت خدا سهیم گردانم، برکاتی که از اغاز آفرینش دنیا برای شما آماده شده بود.” (متی 25 آیه 34) آنگاه کسانی که با قربانی شدن مسیح نجات یافته اند به خانه ای که عیسی برایشان آماده کرده وارد می شوند. در انجا هیچ انسانی شریر، دروغگو، بت پرست و ناپاک یافت نخواهد شد. کسانی که با لطف خدا بر شیطان پیروز شده و سرشتی نیکو یافته اند، به یکدیگر خواهند پیوست. هرگونه تمایل به گناه، هر نوع قصور و ناپاکی به واسطه خون عیسی شسته شده و پاک می گردد. نجات یافتگان ب واسطه نور عیسی، درخشنده تر از خورشید خواهند شد. و زیباتر آن که، سیرت عالی مسیح، سیرت و شخصیت آنان خواهد شد. ایشان به دور از هرگونه گناه و شرارت، در حضور تخت فیض خداوند خواهند آمد و با فرشتگان، در برکات الهی سهیم خواهند شد، خانه آسمانی زیبا و باشکوه برای آنان که نجات یافته اند مهیا شده است، “ برای شما چه فایده ای دارد، اگر تمام دنیا را داشته باشید، ولی زندگی جاوید را از دست بدهید”. (متی 16 آیه 28) 

 

ممکن است امروز کسی در این جهان فقیر باشد، اما روزی خواهد آمد که ثروتمند خواهد گشت، ثروتی که این جهان نمی تواند عطا کند. کسی که به واسطۀ عیسی نجات یافت، تمامی گناهان او آمرزیده شده و برای خدمت به خداوند آماده باشد. انگاه که یک فرد نجات می یابد، شادی عظیمی در آسمان رخ می دهد، این شادی در سرودهای پیروزی که فرشتگان می سرایند، تجلی می یابد.

دیدگاه خود را بنویسید...

* برای فرستادن دیدگاه باید در سایت ثبت نام یا ورود کنید.

0 دیدگاه