امتیاز دعا
خداوند از طریق طبیعت و مکاشفه، از طریق مشیت خویش و به واسطه تاثیر روح القدس با ما سخن می گوید. اما اینها کافی نیستند ، ما نیز باید نیات و خواسته های قلبی مان را به زبان آوریم. برای بدست آوردن حیات و قدرت روحانی باید با پدرآسمانی مان یک رابطه قلبی و واقعی داشته باشیم. افکار ما ممکن است به سوی او معطوف باشد ، ممکن است به اعمال او ، رحمت و برکات او فکر کنیم، اما چنین چیزی به مفهوم کامل مصاحبت با او ، نمی باشد. برای مصاحبت با خداوند، باید یک چیزی برای گفتن به او ، در مورد زندگی واقعیمان داشته باشیم.
دعا به معنی گشودن دل به روی خداوند همچون یک دوست واقعی است. ضرورت چنین کاری فقط برای این نیست که به خداوند یه گوییم که ما که هستیم، بلکه ما را قادر می سازد تا او را بشناسیم و بپذیریم. دعا، خداوند را به نزد ما نمی آورد، بلکه ما را به حضور او می برد.
هنگامی که عیسی بر روی زمین بود. به شاگردانش تعلیم داد که چگونه دعا کنند. او به ایشان دستور داد تا نیازهای روزانه خود را به حضور خداوند ببرند و همه نگرانیها و مشکلاتشان را به او بسپارند. همچنین به آنان اطمینان داد که دعای ایشان شنیده و پاسخ داده خواهد شد. چنین اطمینانی برای ما نیز هست.
عیسی،خود هنگامیکه در میان مردم ساکن بود اغلب اوقات در حال دعا کردن بود . منجی ما، خود را با نیازها و ضعفهای ما نزدیک احساس می کرد. و به خاطر آن ، ملتمس و حاجتمند شد. او ذخایر تازه قدرت را از پدر آسمانی درخواست کرد تا بتواند در انجام رسالت و وظایف طاقت فرسا، تقویت شود . او در همه امور الگوی ماست و در سختی ها و رنجهای ما برادر ماست. او “از هر حیث همچون ما وسوسه شده
است.” اما گناه نکرد و طبیعت او با گناه ، مبارزه کرد و جان و روح او متحمل شکنجه گردید. انسانیت او دعا کردن را امری لازم و مفید تلقی کرد. عیسی در مصاحبت با پدرش ، شادی و تسلی می یافت. و اگر او یعنی نجات دهنده آدمیان و پسر خدا، نیاز به دعا کردن را احساس می کرد، چقدر بیشتر ، انسان گناهکار، ناتوان و فانی، باید ضرورت دعای مداوم، خالصانه را احساس کند.
پدر آسمانی ما اشتیاق دارد تا تمام برکات خود را به ما اعطا کند. این حق ماست که از چشمه بیکران محبت الهی، سیراب گردیم. و چقدر عجیب است که ما کم دعا می کنیم. خداوند آماده و مشتاق است تا دعاهای خالصانه و فروتنانه فرزندانش را بشنود، در حالی که همچنان بی میلی شدید از جانب ما برای آگاه ساختن خداوند نسبت به نیازهایمان دیده می شود.
فرشتگان آسمان، درباره انسان ضعیف و نیازمند که در معرض وسوسه قرار دارد، چه فکری خواهند کرد هنگامیکه قلب سرشار از محبت خداوند آرزو می کند تا برکاتی بیشتر از آنچه که به ذهنشان خطور می کند و یا می توانند درخواست کنند به آنان اعطا کند. اما آنان همچنان کم دعا کرده و ایمانی بسیار ناچیز دارند . فرشتگان دوست دارند تا در مقابل خداوند سر تعظیم فرود آورند و به او تقرب جویند. آنان مصاحبت با خداوند را مایه خوشی فراوان تلقی میکنند،اما فرزندان زمینی خداوند که نیازمند کمک بیشتری هستند، به ظاهر قانع به نظر می رسند و برای مصاحبت با او و گام برداشتن در نور روح القدوس هیچ اشتیاقی ندارند.
تاریکی، شرارت و گمراهی همه کسانی را که نسبت به دعا بی اعتناییی می کنند،احاطه می کند و زمزمه وسوسه های دشمن، آنان را به گناه ترغیب می کند و همه اینها به این علت است که آنانی از امتیازی که خداوند در وعده خویش درباره دعا به ایشان داده است ، استفاده نمی کنند . پسران و دختران خداوند چرا نسبت به دعا بی توجه هستند، در حالیکه دعا کلیدی است در دست ایمان برای گشودن منابع آسمان،جایی که گنجهای بی شمار و ارزشمند قادر مطلق در آنها ذخیره شده است.بدون دعای مداوم و مراقبت جدی، در خطر فزاینده بی بند و باری، و منحرف شدن از مسیر درست قرار می گیریم. دشمن به طور دایم سعی می کند تا راه نزدیک شدن ما به تخت رحمت خداوند را مسدود کند تا نتوانیم با دعای خالصانه و ایمان فیض و قدرتی را که برای ایستادگی در مقابل وسوسه ها به آن نیازمندیم، دریافت کنیم.
شرایط مشخصی وجود دارند که بر اساس آنها می توانیم انتظار داشته باشیم که خداوند دعاهای ما را شنیده و پاسخ خواهد داد. اولین شرط این است که نیازمان به خداوند و دریافت کمک از سوی او را احساس کنیم. خداوند وعده داده است،“به او که تشنه است آب خواهم داد و زمین تشنه را سیراب خواهم کرد. ” (اشعیاء 44 آیه 3). آنانی که گرسنه و تشنه پارسایی بوده و در طلب خداوند هستند ، می توانند یقین داشته باشند که سیراب خواهند شد.
دل باید برای دریافت تاثیر روح القدس آماده باشد، در غیر اینصورت، نمی تواند برکات خداوند را دریافت کند.نیاز اصلی ما این است که خواسته ها و احتیاجاتمان را به حضور خداوند اعلام کنیم. مسیح در این مورد به ما میگوید:“بخواهید ، که به شما داده خواهد شد ، بجویید که خواهید یافت ، بکوبید، که در به رویتان گشوده خواهد شد.” و “او که از پسر خود دریغ نکرده ، بلکه او را در راه همه ما فدا ساخت، آیا همراه با او همه چیز را به ما نخواهد بخشید. ” (متی 7 آیه 7) و (رومیان 8 آیه 32).
اگر در دلهایمان شرارت وجود داشته باشد و اگر به هر نوع گناه شناخته شده ای وابسته باشیم، خداوند به دعاهایمان گوش نخواهد کرد، در حالیکه دعای شخص نادم وتوبه کار همواره پذیرفته خواهد شد. زمانی که تمام خطاهای آشکار، تصحیح شده باشند، می توانیم ایمان داشته باشیم که خداوند به دعاهایمان پاسخ خواهد داد. شایستگی خود ما، هرگز نمی تواند ما را مورد تایید خداوند قرار دهد، بلکه شایستگی عیسی است که ما را نجات می دهد، و خون اوست که ما را پاک می کند، با این وجود، برای پیروی از شرایط پذیرفته شدن، خودمان نیز باید کاری انجام دهیم.
یکی دیگر از شرایط دعای خالصانه، ایمان است. “ هر که به او نزدیک می شود، باید ایمان داشت باشد که او هست و جویندگان خود را پاداش می دهد.” ( عبارنیان 11 آیه 6) عیسی به شاگردانش گفت: “ هر چه در دعا درخواست کنید، ایمان داشته باشید که آن را یافته اید، و از آن شما خواهد بود.” (مرقس 11 آیه 24)
آیا کلام او را باور کنیم؟
این تضمین بسیار گسترده و نا محدود است. و او که وعده داده است، در انجام آن امین است. درست همان موقعی که پاسخ دعاهایمان را دریافت نمی کنیم، باید ایمان داشته باشیم که خداوند دعاهای ما را شنیده و پاسخ خواهد داد. بعضی اوقات به اندازه ای دچار اشتباه و کوته نظری می شویم که از خداوند چیزهایی را درخواست می کنیم که نمی توانند مایه برکت ما باشند و با این حال، پدر آسمانی، با اعطا کردن آن چیز که برای ما مفید ترین و بهترین است، با مهربانی و محبت به دعاهای ما پاسخ می دهد. هنگامیکه دعاهایمان ظاهرا پاسخ داده نمی شوند، نباید وعده خداوند را فراموش کنیم، زیرا زمان پاسخ یقینا فرا خواهد رسید و برکتی را که بیشتر از همه به آن نیازمندیم، دریافت خواهیم کرد. اما ادعا کردن در این مورد که دعای ما باید به همان طریقی که خواسته ایم، اجابت گردد، نوعی ادعای گستاخانه خواهد بود. خداوند بسیار حکیم تر از آن است که اشتباه کند و بسیار مهربان تر از آن است که برکات خود را از آنانی که در راه راست قدم بر می دارند، دریغ کند. بنابراین بدون نگرانی و ترس، به او توکل کنید. حتی اگر جواب دعاهایمان به فوریت داده نمی شوند، به وعده او اعتماد کنید. “ بطلبید، و به شما داده خواهد شد”.
اگر با تردیدها و نگرانیهایمان به مشکلات نگاه کنیم و یا به جای آنکه ایمان داشته باشیم، سعی کنیم، آنچه را که نمی توانیم ببینیم و بشناسیم، خودمان حل کنیم، در آنصورت، فقط سردرگمی ها افزایش یافته و عمیق خواهند شد،اما اگر به حضور خداوند آمده و با احساس درماندگی و وابستگی، همانطور که واقعا هستیم، و با فروتنی و ایمانی مطمین نیازمان را به او که معرفت و حکمتش بیکران است، او که همه چیز را در آفرینش می بیند، و او که با اراده و کلامش بر همه چیز حاکم است، بگوییم، او می تواند و مشتاق است تا فریاد ما را بشنود و اجازه خواهد داد تا نور حقیقت بر دلهایمان بتابد. به واسطه دعای خالصانه است که در ارتباط با اندیشه عالی خداوند قرار می گیریم. در زمانی که چهره منجی ما با محبت و دلسوزی متوجه ما می شود، شاید گواه قابل توجهی نداشته باشیم. اما این یک واقعیت است. شاید نتوانیم حضور آشکار او را احساس کنیم، اما دست محبت و دلسوزی او همواره بر سر ما قرار دارد. هنگامیکه برای دریافت رحمت و برکت به حضور خداوند می رویم، باید روح محبت و بخشش را در دلهایمان داشته باشیم. چگونه می توانیم دعا کنیم که “ قرضهای ما را ببخش، چنانکه ما نیز قرض داران خود را می بخشیم.” اما همچنان روح نابخشودگی را در دلهایمان بپروریم؟ اگر انتظار داریم که دعاهایمان شنیده شود، باید دیگران را به همان روش و همان اندازه ببخشیم که خودمان انتظار داریم بخشیده شویم. ( متی 6 آیه 12).
ثابت قدم بودن در دعا، یکی دیگر از شرایط مستجاب شدن آن است. اگر بخواهیم در ایمان و تجربیات مربوط به آن رشد کنیم، باید همواره دعا کنیم، باید “ در دعا ثابت قدم باشیم” و “ خودمان را وقف دعا کنیم” ( رومیان 12 آیه 12) و (کولسیان 4 آیه 2).
پطرس رسول، ایمانداران را تشویق می کند که “ در دعا جدی و منضبط باشند” ( اول پطرس 4 آیه 7) پولس رسول از ایمانداران می خواهد که “ در همه چیز با دعا و استغاثه، همراه با شکر گزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنند” (فیلیپیان 4 آیه 6)
در رساله یهودا آمده است که، “ شما ای عزیزان، در روح القدس دعا نمایید و خود را در محبت خدا نگاه دارید”.(یهودا 20 آیه 21) دعای بی وقفه، اتحاد ناگسستنی روح با خداست که از طریق آن حیات خداوند به زندگی ما جاری می شود و از زندگی ما، به سوی خدا باز می گردد.
تلاش و جدیت در دعا، امری ضروری است. بنابراین، اجازه ندهید چیزی مانع دعا کردن شما شود. همه سعی خود را بکار گیرید تا رابطه میان عیسی با روح و جان خود را زنده نگاه دارید. از هر موقعیتی برای رفتن به مکانهایی که در آنها مراسم دعا برگزار می شود استفاده کنید. آنانی که براستی در طلب رابطه با خداوند هستند، در جلسات دعا و نیایش حضور خواهند یافت و در انجام وظایفشان جدی خواهند بود و برای کسب ثمراتی که می تواند از این جلسات حاصل شود، اشتیاق خواهند داشت. آنان از هر فرصتی استفاده خواهند کرد تا خود را در موقعیتی قرار دهند که بتوانند انوار حقایق آسمانی را دریافت کنند.
باید در محفل خانواده دعا کنیم و مهم تر اینکه نباید نسبت به دعا کردن در نهان بی توجهی کنیم، زیرا دعای در خلوت، تغذیه روح و جان است. زمانی که دعا کردن مورد بی توجهی قرار گیرد، تغذیه روح و جان غیر ممکن خواهد بود. ادعاهای خانوادگی و عمومی به تنهایی کافی نیست. بنابراین در خلوت دعا کنید و اجازه بدهید روح و جان در مقابل دیدگان تفتیش کننده خداوند قرار گیرند. دعای در خلوت فقط باید به وسیله خداوند که شنونده دعاهاست شنیده شود. هیچ گوش کنجکاوی نباید انبوه خواسته ها و استغاثه های روح را بشنود. در خلوت دعا، روح از تاثیرات محیط و از هیجانات رها خواهد بود و با آرامی و اشتیاق، به جستجوی خداوند خواهد پرداخت و تاثیر و نفوذ جاری شده از سوی خداوند شیرین و ماندنی خواهد بود، خدایی که بیننده اسرار نهان است. کسی که گوش او برای شنیدن دعاهای برخاسته از دل آماده است. در چنین شرایطی است که روح با ایمانی ساده و در آرامش، به مشارکت با خداوند ادامه داده و انوار درخشان حقایق آسمانی را بسوی خود جذب می کند تا از آن برای تقویت و محافظت خویش در مبازره با شیطان، استفاده کند. خداوند، قلعه امن و تکیه گاه ماست.
در خلوت خویش دعا کنید و هنگامیکه می خواهید به کارهای روزمره بپردازید ، اجازه دهید دلتان در حضور خداوند تقویت شود. به این نحو بود که خنوخ با خداوند راه می رفت. دعاهای شما در خلوت، مانند عطری خوشبوست که در مقابل تخت فیض و رحمت خداوند بلند می شود. و شیطان نمی تواند بر کسی که قلب خود را به خداوند می سپارد پیروز شود.
هیچ زمان و مکانی نیست که برای تقدیم دعا به درگاه خداوند نامناسب باشد، هیچ چیز نمی تواند ما را از تقدیم دلهایمان به خداوند و از ادعا کردن در روح اخلاص باز دارد.در شلوغی خیابان، در حین کار وفعالیت می توانیم دعاهایمان را به حضور خداوند تقدیم کنیم و برای هدایت الهی دعا کنیم. همانطور که نحمیای نبی در حضور اردشیر، پادشاه فارس، نیاز خود را از خداوند درخواست نمود. بنابراین هر جا که باشیم می توانیم مکانی را برای مصاحبت با خداوند پیدا کنیم. باید به طور دایم درهای آسمان را باز نگه داریم و از خداوند بخواهیم تا عیسی به عنوان مهمان آسمانی آمده و در قلب ما ساکن شود.
هر چند ممکن است محیط اطراف ما را فضایی مسموم و آلوده احاطه کرده باشد. اما لازم نیست که حتما از این هوای آلوده و متعفن تنفس کنیم بلکه می توانیم از هوای پاک و مقدس آسمان استنشاق کرده و در آن زندگی کنیم. با تقدیم کردن روح و جان به حضور خداوند و از طریق دعاهای خالصانه می توانیم درهای اندیشه را بسوی تصورات ناپاک و افکار نامقدس ببندیم. آنانی که دلهایشان را برای دریافت حمایت و برکت خداوند گشوده اند، همواره در یک فضای مقدس تری گام خواهند برداشت و برای مصاحبت دائم با آسمان تلاش خواهند کرد. همه نیاز ما این است که ابعاد شخصیت مسیح را بهتر بشناسیم و از ارزشهای مربوط به حقایق جاودانی، درک کاملتری داشته باشیم. زیبایی قدوسیت باید دلهای فرزندان خداوند را لبریز کند و برای تحقق ای امر، باید دعا کنیم تا حقایق الهی برای ما روشن و آشکار شود.
اجازه دهید تا روح از امیال جسم رها شده و در امور الهی اندیشه کند. تا خداوند تنفس هوای ملکوت را به ما اعطا کند. در تقرب جستن به خداوند تلاش کنید تا بتوانید در زمان مواجه شدن با سختیها و تجربیات غیر منتظرۀ زندگی به او روی آورید، درست همانند گلهای زیبا که به خورشید روی می آورند.
همه نیازها، شادی ها، غمها ، ترسها و نگرانیهایتان را به حضور خداوند بیاورید. شما نمی توانید او را به ستوه آورده و یا خسته کنید، او که تعداد موهای سر شما را می داند، نسبت به نیازهای فرزندانش، بی توجهی نمیکند “ زیرا خداوند به غایت مهربان و رحیم است” (یعقوب 5 آیه 11) قلب مهربان او به واسطه رنجها و غمهای ما و حتی به خاطر بر زبان آوردن آنها، متاثر می شود. هر آنچه که فکر و ذهنتان را آشفته می سازد، به او بسپارید. هیچ چیز برای او آنچنان سخت نیست که نتواند آن را تحمل کند، چرا که او آسمان را برپا نگاه می دارد و بر تمام امور هستی حاکم است. هر چیز که به طریقی آرامش و سلامتی ما را مختل کند، برای او بی اهمیت نیست. هیچ فصلی از زندگی ما آنقدر تاریک نیست که او نتواند آن را نخواند. هیچ مشکلی نیست که برای او قابل حل نباشد. هیچ بلا و مصیبتی نیست که برسر فرزند آدم فرود آید، هیچ خوشی نیست که سبب آرامش گردد، و هیچ دعایی نیست که از دهان بیرون آید، مگر آنکه خداوند بر همه آنها ناظر بوده و به همه آنها توجه دارد. زیرا که او، “شکسته دلان را شفا می دهد و جراحت های ایشان را می بندد” (مزامیر 147 آیه 3) رابطه میان خداوند و هر روحی چنان متفاوت و کامل است که گویی هیچ روح دیگری بر روی زمین نبوده که خداوند برای او، پسر محبوبش را داده باشد.
عیسی فرمود “ به نام من درخواست خواهید کرد و به شما نمی گویم که من از جانب شما از پدرم خواهم خواست، چرا که خود پدر، شما را دوست می دارد”، “ من شما را برگزیدم ... تا هر چه از پدر به نام من درخواست کنید به شما عطا کند.” (یوحنا 16 آیات 26 و 27 و 15 آیه 16). دعا کردن به نام عیسی، چیزی بیشتر از آن است که صرفا نام او در ابتدا و انتهای دعا گفته شود. بلکه هنگامیکه دعا می کنیم، باید با فکر و روح عیسی دعا کنیم و با وعده او ایمان داشته باشیم، به فیض او توکل کنیم و اعمال او را انجام دهیم.
هدف خداوند این نیست که راهب یا گوشه نشین و تارک دنیا شویم، تا بتوانیم خودمان را وقف دعا و نیایش کنیم. بلکه زندگی ما باید مانند زندگی مسیح باشد، یعنی در دعا و خدمت به مردم سپری شود. کسی که هیچ کاری انجام نمی دهد، و فقط دعا می کند، به زودی از دعا کردن دست خواهد کشید و یا دعا کردن او به یک کار تشریفاتی روزمره تبدیل خواهد شد. زمانی که انسانها، خودشان را از زندگی اجتماعی محروم می کنند، و از حوزه وظایف مسیحی و مسئولیت صلیب کناره گیری می کنند، و هنگامیکه از فعالیت خالصانه برای ااستادشان، مسیح که ایثارگرانه به ایشان خدمت کرد. دست می کشند، هدف اصلی دعا کردن را از دست داده و دیگر هیچ انگیزه ای برای نیایش نخواهند داشت. ادعا کردن ایشان به کاری شخصی و خود خواهانه تبدیل خواهد شد. آنان دیگر نمی توانند در ارتباط با نیازهای بشریت و یا برقراری پادشاهی مسیح دعا کنند.
هنگامیکه امتیاز مشارکت دسته جمعی برای تقویت و تشویق کردن یکدیگر را نادیده می گیریم، متحمل ضرر و زیان می شویم و حقایق مربوط به کلام خداوند، عظمت و اهمیتشان را در اذهان ما از دست می دهند. دلهای ما، پذیرش تاثیرات تقدیس کننده روح القدس را متوقف می کند و در نتیجه، قدرت روحانی ما کاهش می یابد. و در مشارکت هایمان به عنوان مسیحیان، به خاطر فقدان همدردی با یکدیگر، متحمل زیان و ضرر فراوان می شویم. کسی که خود را از فعالیت محروم می کند، وظیفه ای را که خداوند برای او مقرر کرده است انجام نمی دهد. غریزه مشارکت و رفتار اجتماعی که درون ما وجود دارد، باید ما را به همدردی با دیگران سوق دهد، و این عملی موثر برای توسعه و تقویت شخصیت ما در خدمت به خداوند محسوب می گردد.
اگر مسیحیان با یکدیگر مشارکت داشته باشند و درباره خداوند و حقایق ارزشمند نجات گفتگو کنند، دلهایشان تازه خواهد شد و می توانند دلهای یکدیگر را تازه گردانند. ما می توانیم هر روز چیزهای تازه ای را در مورد پدر آسمانی یاد بگیریم و تجربه تازه ای از فیض او را بدست آوریم، در این صورت مشتاق خواهیم شد تا از محبت او گفتگو کنیم و همانطور که این کار را انجام می دهیم، دلگرم و تشویق خواهیم شد. هر چه بیشتر در مورد مسیح فکر کرده و از او بگوییم، و کمتر در مورد خودمان گفتگو کنیم حضور او را بیشتر احساس خواهیم کرد.
اگر خواهان اندیشه ای خدایی هستیم تا رحمت و مراقبت او را بیشتر در دلهایمان احساس کنیم ، باید همیشه به او فکر کنیم و سخن گفتن از او و پرستش وی را مایه خوشی بدانیم. ما درباره امور فانی و زودگذر سخن می گوییم چونکه به آنها علاقه مند هستیم و یا درمورد دوستانمان صحبت می کنیم، چون که ایشان را دوست داریم و شادی ها و غم های ما به ایشان بستگی دارد.در حالیکه دلایل بسیار بزرگتر و مهمتری برای عشق ورزیدن به خداوند نسبت به دوستان زمینی ما وجود دارد. طبیعی ترین چیز در این دنیا باید این باشد که بیشتر از همه به خداوند اهمیت بدهیم و همواره از نیکویی و قدرت او سخن بگوییم. مواهب ارزشمندی که خداوند به ما اعطا کرده است به این منظور نبوده که محبت و افکار ما را آنچنان جذب کند که چیزی برای تقدیم به خداوند نداشته باشیم. این مواهب به این دلیل داده شد که فیض او را بما خاطر نشان سازد و ما را با رشته های ناگسستنی محبت و شکرگزاری به پدر آسمانی متصل کند. متاسفانه، نگاه ما همیشه به امور فانی و دنیوی است. بیایید نگاهمان را به درهای گشوده خیمه آسمانی بدوزیم، جایی که نور معرفت و جلال خداوند در چهره مسیح می درخشد. کسی که “ قادر است آنان را که از طریق وی نزد خدا می آیند، جاودانه نجات بخشد” (عبرانیان 7 آیه 25 )
ما باید از خداوند به خاطر “ رحمتش و به سبب کاری که برای فرزندان آدم کرد” سپاسگزار باشیم. ( مزامیر 107 آیه 8). اعمال عبادی ما نباید صرفا به درخواست کردن و دریافت کردن محدود شود. فقط نباید به نیازهایمان فکر کنیم، بلکه به نیکویی خداوند بیاندیشیم. در دعاهایمان نباید فقط از نیازها صحبت کنیم، بلکه باید خدا را حمد و پرستش کنیم. ما همواره برکات خداوند و الطاف او را دریافت می کنیم، با این وجود در ستایش و سپاسگزاری از او کوتاهی می کنیم.
خداوند در ایام عهد عتیق، هنگامی که قوم بنی اسرائیل برای عبادت او گرد هم آمدند، به ایشان دستور داد “ به حضور یهود خدای خود بخورید، و شما و اهل خانه شما در هر شغل دست خود که یهوه خدای شما، شما را در آن برکت دهد، شادی نمایید” (تثنیه 12 آیه 7) چیزیکه برای جلال خداوند انجام شود باید با شکرگزاری، سرودهای پرستشی و حمد و سپاس انجام شود، نه با غم و اندوه.
خداوند پدری رحیم و مهربان است و عبادت او نباید با غم و اندوه همراه باشد. بلکه باید مایه خوشی و شادمانی گردد. خداوند از فرزندانش ، که چنین نجات عظیمی را برای آنان فراهم کرده است، انتظار ندارد که او را مانند یک کارفرمای خشن و سخت گیر عبادت کنند. او بهترین دوست ایشان است و هنگامیکه او را پرستش می کنند، میل دارد که با آنان باشد و ایشان را برکت و تسلی دهد، و دلهایشان را از محبت و شادی لبریز کند. خداوند می خواهد تا فرزندانش در خدمت و عبادت او، آرامش و تسلی یابند، نه سختی و ناراحتی او از همه آنانی که وی را پرستش می کنند، می خواهد که تحت تاثیر افکار ارزشمند، و محبت و مراقبت او قرار گیرند تا در تمام اعمال زندگی روزانه، تقویت شوند. و از چنان فیضی برخوردار گردند که در همه چیز با صداقت و وفاداری رفتار کنند.
باید در اطراف صلیب جمع شویم. مسیح و مصلوب شدن او باید موضوع تفکر و گفتگو و شادی بخش ترین انگیزه زندگی ما باشد. و باید به یاد داشته باشیم که تمامی برکات خداوند و محبت عظیم او نسبت به انسان، کار عظیم مسیح بر روی صلیب می باشد.
روح انسان می تواند با ستایش خداوند به آسمان نزدیک شود. خداوند در جایهای آسمانی با سرودها و موسیقی فرشتگان پرستش می شود و هنگامیکه حمد و پرستش خود را ابراز می کنیم، به پرستش لشکرهای آسمانی نزدیک می شویم.“ هر که قربانی تشکر بگذارند مرا تمجید می کند” (مزامیر 50 آیه 23)، بیایید با احترام و شادمانی به حضور آفریدگارمان شرفیاب شویم و با “تسبیح و آواز ترنم”. (اشعیا 51 آیه 3)
دیدگاه خود را بنویسید...
* برای فرستادن دیدگاه باید در سایت ثبت نام یا ورود کنید.